من...قلم...تنهایی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

سـاعـتـهــا زیـر دوش مـیـنـشـیـنـی بـه کـاشـی هـای حـمـام خـیـره مـیـشـوی ...

غـذایـت را ســرد مـیـخـوری ...

نـاهـار را نـصـفـه شـب، صـبـحـانـه را شـ
ام

  • yagmur

در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است

         « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »


تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود


               اینک به یمن یاد شما جان گرفته است

  • yagmur

شاید میان این همه " نامردی " باید

شیطان را بستائیم  که " دروغ " نگفت

جهنم را به جان خرید

اما " تظاهر " به دوست داشتن آدم نکرد

  • yagmur

این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام
نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم
به جـــــــــــــای گلو
از چشمهایم بیرون می آیند

  • yagmur

بچــه تــر از حــالا کــه بودیــــم

میگفتــــن خــــدا نــه مــی خوره ، نــه مــی پوشــه ، نــه منـــزل داره ..

کمــی بزرگتـــر که شدیــم

  • yagmur

چند روز پیش که تو خیابونای تهران راه میرفتم به ماشینای مدل بالا که توشون راحت نشسته بودن و پز میدادن نگاه میکردم که


یه امبولانس قبرستون از بغلم رد شد

رو شیشش نوشته بود :تاحالا فکر کردی اخرین مدل ماشینی که


سوار میشی چیه؟؟؟

زورنزن


مسافرخودمی  رفتم تو فکر تو دلم گفتم میدونم مسافر توام اونا هم میدونن؟؟؟؟

  • yagmur

آهســته بیا


چیــزی هم ننــویس


نــظر هم نگــذار


همــان که بخــوانــی بــس است


مــن به بــی‌محــلی های آدمــها عــادت دارم

  • yagmur

سرم را نه ظلم می تواند خم کند 

نه مرگ

نه ترس

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم


از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست. ..

 

پ.ن : منتظر روزیم که دستانت رو ببوسم مادرم فاطمه س

  • yagmur

دلم می گیرد ... وقتی می بینم او هست ...

 من هم هستم ...

اما " قسمت" نیست ...

  • yagmur

ما همان آدمهایی هستیم که به راحتی دیگران را ترک میکنیم

 

اما وقتی کسی ترکمان میکند

 

جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد


بغض گلویمان را خفه می کند

  • yagmur

گمنامی برای شهرت پرستها دردآور است


اگر نه همه اجرها در گمنامی است.

 

شهید آوینی

  • yagmur

گاهی دلت میخواهد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو نداری…

 

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثله:چیزی شده؟؟؟!

 

اونجاست که بغضتو با یه لیوان سکوت سرمیکشی

 

 وبا لبخند میگی: نه هیچی

  • yagmur

انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را می‌دهد به یک بی‌‌اعتنایی مـزمـن
دیـــگـر مـهـم نـیـســت : بــــــــــودن یا نـبـــــــــودن ؛ دوست داشـتــن یا نـداشـتـــن
آنـچه اهـمـیـت دارد کــــشــــداری رخـوتـنـاک حسی است که
دیگر تـو را به واکـنـش نمی‌کـشانــــد
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی و نـگـاه می‌کـنی و نـگــــــــــاه . . .

همین

  • yagmur

یا علی جان تربت زهرا کجاست؟

یادگار غربت زهرا کجاست؟

 

تا ز نورش دیده را روشن کنم

بر مزارش شعله‌ها بر تن کنم . . .

  • yagmur

شکستن دل … به شکستن استخوان دنده می‌ماند
از بیرون همه‌ چیز رو به‌ راه است، اما
هر نفس… درد ا‌ست که می‌کشی
و من … چه درد می کشم …

  • yagmur